حسینحسین، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره

حسین پسر خوبم

کارهای که تا یک سالگی انجام می دادی

پنهان کردن وسایل- اسباب بازیها رو پشت سرت م ینداختی و می گفتی نی دوباره بر می داشتی می گفتی ا خیلی راحت از مبل و میز عسلی بالا می رفتی و کلی هم کیف می کردی که می تونی اینکارو انجام بدی وقتی بهت آفرین می گفتیم برای خودت دست می زدی و آ می گفتی عاشق دالی بازی و قایل باشک هستی و حساب از این بازی هم ما و هم خودت لذت می بردیم گاوه ببعی گنچیشکه چی میگه زنبوره چیکار می کنه و اسبه پتیکو پپیتکو (خودتو تکون می دادی)فیلمتو گرفتم سه هفته مونده بود یکساله بشی که تونستی خودت راه بری (چند وقت بود که به تنهایی وایمیستادی)   وقتی می گفتیم حسین کو می خندیدی و سرت رو کج می کردی و آ می گفتی و وقتی بقیه افراد رو می خواستیم نیز نشونشون میدادی...
10 مهر 1391

هدف از ایجاد وبلاک برای پسرم

باسلام به پسر خیلی خوبم این وبلاگ رو برات راه اندازی کردم تا بدونی همه جوره بفکرتم و بزرگ که شدی مطالبهای اون رو بخونی (قراره اتفاقات مهم رو برات با عکس بذارم) امیدوارم که بتونم امیدوارم که بتونی دوستهای خوبی از این طریق پیدا کنی امیدوارم که همیشه بروز باشی
9 مهر 1391