كوهنوردي
هفتم هشتم عيد بود كه رفتيم پارك جمشيديه
هوس كوهنوردي به سرمون زده بود و خدا رو شكر كه بابا محمد هم استثناً حالشو داشت
از اون مهمتر خاله فرزانه كه هيچ وقت خسته نميشه هم ما رو همراهي مي كرد
وقتي پاي كوه رسيديم گفتيم برگرديم كه خوشگل مامان ميگفت بريم بالا بالا
خيلي جالب بود كه خسته نشده بود هيچ علاقه مند هم به بالاتر رفتن هم داره
اين ژنش ديگه به من رفته قربونش برم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی